زمینی شدن فرشته کوچولوی ما
همه ی ما طبق گفته ی خانوم دکتر إنصافی
8م تیر منتظر بدنیا اومدن یه فرشته بودیم.
فرشته ای که اولین نوه ی خونواده مون میشه
و اولین نتیجه و نبیره ی پسری؛
امّااااااااااا
از اونجایی که برادرزاده به عمّش میرررره!!
دلآرام کوچولوی ما هم مثل عمشون عجول بودن
و برای اومدن به این دنیا زیادی عجله کردن
و
ساعت 3/5 صبح روز پنج شنبه
21خرداد
در بیمارستان فاطمه زهرا
زمینی شدنننننننن
هولاااااااااااااااااا
هولاااااااااااااااااااااااا
که همه ی ما رو از جمله مامانش سوپرایززززززززززز کردن
یعنی 18 روز زودتر از انتظار ما ((:
این شد که همه با چشمای خابالو و پف کرده
ساعت 3/5 صُب
سر از بیمارستان درآوردیم
برای دیدن فرشته کوچولومونننن
و جالب اینجاست به محض اینکه فرشتمون بدنیا اومد
و صدای گریشون بلند شد
همزمان شد با اذان صبح
که از بلندگوی مسجدِ بیمارستان پخش شد!
و چه زیباست لحظه ی مقدس اذان
و لحظه ی متولد شدن یک نوزاد
.
.
.
خوش اومدی به این دنیا فرشته ی عمه
خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت